برای دیگر کاربردهای واژهٔ محمد به صفحهٔ محمد (ابهامزدایی) مراجعه کنید.
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (۵۷۰ - ۶۳۲) بنیانگذار و پیامبر دین اسلام و در نظر مسلمانان، آخرین و بزرگترین پیامبر در سلسله پیامبران خدا میباشد. مسلمانان محمد را تحویل دهنده کتاب آسمانی قرآن و بازگرداننده آیین اصلی و تحریف نشده یکتاپرستی (یا همان دین آدم، ابراهیم، موسی، نوح، عیسی و سایر پیامبران پذیرفته شده در اسلام) میدانند. او همچنین به عنوان یک سیاستمدار، بازرگان، فیلسوف، خطیب، قانونگذار، اصلاحطلب، فرمانده جنگی، و برای مسلمانان و پیروان برخی مذاهب دیگر مأمور تعلیم فرامین الهی محسوب میشود. بهعقیده مسلمانان و به تصریح قرآن، محمد قبل از دریافت وحی یا بعثت همچون پدرانش به دین حنیف که آنرا آیین ابراهیم و برمبنای یکتاپرستی میدانند، بودهاست.
محمد در سال ۵۲ قبل از هجرت در مکه در عربستان به دنیا آمد. او هنگام کودکی یتیم شد و تحت سرپرستی عمویش به سن رشد رسید. در دوران جوانی به شغل بازرگانی مشغول بود، و نخستین بار در سن ۲۵ سالگی ازدواج کرد. ناخشنود از روش زندگی مردم مکه، محمد هر از گاهی مدتی را در یک غار در یکی از کوههای اطراف آن دیار به تعمق، اندیشه و عبادت سپری میکرد. بر اساس اعتقاد مسلمانان، محمد در همین مکان و در سن ۴۰ سالگی از طرف خداوند به پیامبری برگزیده شد و شروع به دریافت وحی یا آیات الهی نمود. پس از سه سال، تبلیغ مخفیانه آیین جدید، او به صورت علنی و عمومی به تبلیغ دعوت خود مبنی بر اینکه «خداوند (الله) یکتاست» و اینکه اسلام، تسلیم کامل به الله، تنها راه (دین) قابل قبول نزد خداوند است، پرداخت. او همچنین خود را همچون دیگر پیامبران کیش یکتاپرستی، فرستاده خدا معرفی نمود.
در ابتدا، تعداد اندکی از او پیروی نمودند که با مخالفت برخی قبیلههای مکه روبرو گشتند. با محمد و پیروانش در مکه با خشونت رفتار میشد و او جهت رهایی از آزار و اذیت او و پیروانش به شهر یثرب (که بعدها مدینهالنبی نامیده شد) در سالی که نخستین سال هجری شمسی و قمری محسوب میشود، مهاجرت کرد. در مدینه محمد موفق شد که قبایل در حال جنگ را متحد کرده، و پس از هشت سال جنگ با مکه، به همراه پیروانش که تا آن زمان ده هزار نفر شده بودند مکه را فتح کند. ده سال پس از هجرت و چند ماه پس از بازگشت به مدینه از حج وداعش با پیروان، محمد به بستر بیماری افتاد و درگذشت در حالیکه هنگام مرگ او اکثر شبهجزیره عربستان به اسلام گرویده بودند. آیات یا نشانههای خداوند که محمد آنها را به صورت وحی دریافت و تا هنگام مرگش اعلام نمود، قرآن را تشکیل داده و توسط مسلمانان به عنوان «کلام خدا» گرامی داشته میشود. بهجز قرآن، زندگی محمد (سیره) و روایات از او (سنت) نیز برای مسلمانان از اهمیت خاصی برخوردار است. آنان از محمد و دیگر پیامبران اسلام به احترام یاد کرده و همواره با شنیدن یا ادای نام محمد، بر او درود میفرستند.
به عقیده محققان، درکنار درک اسلامی از محمد، لازم است برداشت عقلانی اندیشمندان و خاورشناسان غربی مخصوصا در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی نیز مورد توجه قرار گیرد. همچنین ضمن بررسی شواهد تاریخی و باور و درک مسلمانان از محمد بعنوان پیامبر، درعین حال میبایست نظری هم به نوشتههای مجادلهانگیز مسیحیان داشت و پاسخی برای آن یافت، که محمد را بعنوان مرتد یا ضد مسیح توصیف میکنند. تاریخ این نوشتهها به اوایل قرون وسطی باز میگردد و هنوز هم تا حدودی تصور عمومی غرب را از پیامبر مسلمانان تشکیل میدهد، با اینحال چنین برداشتی در دوران مدرن افت کردهاست. راجع به زندگانی محمد به عنوان بنیانگذار یک دین جهانی، گزارشهای فراوان و روشنی در متون تاریخ آمدهاست، با این وجود مانند هر شخصیت تاریخی پیش از دنیای مدرن تمام جزییات زندگی او مشخص نیست. از اینروی که محمد یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ است، زندگانی، اعمال و افکار او طی قرنها، بین موافقان و مخالفانش، محل اختلاف و منازعه بودهاست و این مسئله سبب گشته تا نگاشتن زندگینامه مشخصی از او دشوار باشد. قرآن با اینکه اشاراتی، هر چند اندک به زندگی محمد دارد، لیکن در مواجهه با رخدادهای تاریخی متغیر روزگار محمد، تصویری با ثبات و صریح از او بهدست داده و دربرگیرنده اطلاعات نهان وافری از زندگانی محمد میباشد. برای دوبارهسازی تاریخی رویدادهای زندگی محمد، در درجه دوم، آثار تاریخی مورخین در قرن سوم و چهارم هجری در دنیای اسلام میباشد. که شامل زندگینامههای سنتی نوشته شده توسط مسلمانان و اقوالی است که به او نسبت داده شدهاست. (سیره و حدیث). قدیمیترین سیره به جای مانده نوشته ابن اسحاق و با عنوان «زندگی رسول خدا»، حدود ۱۲۰ تا ۱۳۰ سال پس از مرگ محمد نوشته شدهاست. اگر چه نسخه اصلی این کتاب اکنون در دست نیست ولی بخشهایی از آن در آثار نوشته شده توسط تاریخنگاران بعدی، ابن هشام و طبری به جای ماندهاست. که میتوان به آنها به عنوان آنچه که در حافظه طولانی-مدت جامعه مسلمانان با انگیزه تقلید و پیروی از محمد باقی مانده، نگریست. محققین غربی به احادیث بهعنوان منابع دقیق تاریخی، با احتیاط مینگرند. تعداد اندکی منابع نوشته شده توسط غیر مسلمانان نیز موجود است که به گفته محقق نیگوسیان وجود تاریخی محمد را تایید کرده و جهت تقویت صحت آنچه توسط مورخین مسلمان نوشته شده مفید میباشند. و رایجترین نام پیامبر اسلام است. محمد اسامی بسیار دیگری دارد، از جمله «اسامی مقدس» که به باور مسلمانان توسط خداوند به او بخشیده شده و در موقعیتهای متفاوت به آن نامها خوانده شدهاست.
باور دانشمندان اسلامی طی قرون متمادی بر این بوده است که وقتی عیسی از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن میراند، به احمد اشاره دارد. گر چه قرآن در برخی جاها تفاوت قائل شدن بین پیامبران را منع میکند، ولی در آیه ۴۰ سوره ۳۳، محمد را با عنوان خاتم النبیین فرا میخواند.
محمد در اروپا، به طور گستردهای با قالبهای گوناگونی از این نام، شناخته شدهاست. مانند Mahumet، Mahon، Mahomés، Mahun، Mahum (همگی در فرانسه)، Machmet (آلمانی) ، Maúmet (ایسلندی قدیم) و Μουάμεδ/Mouámed ، Μωάμετ/Mōámet (همگی در یونانی).
زندگی[]
خاستگاه (عربستان پیش از اسلام)[]
شبهجزیره عربستان عموماً بایر و آتش فشانی بوده و این امر زراعت و کشاورزی را جز در جوار واحهها و چشمهسارها، دشوار مینمود. بنابراین شهرها و دیارها در عربستان موقعیتی پراکنده و دور از هم داشتند و در بین آنها دو شهر مکه و مدینه جزو شهرهای مهم عربستان محسوب میشدند. اجتماعی زندگی کردن برای زنده ماندن در شرایط صحرایی لازم بوده؛ بدون یاری یکدیگر و تشکیل قبیله، محیط ناملایم و شرایط سخت زندگی در صحرا حیات انسانی را غیر ممکن میساخت. نیاز به همبستگی و اتحاد افراد به عنوان یک گروه، موجبات تشکیل قبیله را فراهم میساخت و این گروههای قبیلهای بر اساس وابستگیهای خونی و قوم و خویشی تشکیل میشد. مردم عربستان یا کوچ نشین و یا ساکن یک ناحیه بودند. گروه اول به صورت مداوم در تلاش برای یافتن آب و چراگاه برای حیواناتشان بوده، در حالی که گروه دوم با تکیه بر تجارت و یا کشاورزی امرار معاش و گذران زندگی مینمودند. بهدلیل شرایط سخت زندگی، کوچ نشینان برای ادامه زندگی تا حدی مجبور به یورش به کاروانها و واحههای اطراف بوده و بنابراین از منظر آنان اینگونه غارتها و چپاولگریها، تبهکاری بهحساب نمیآمد. مدینه به صورت عمده یک مرکز کشاورزی بود، در حالی که مکه یک مرکز مهم تجاری برای بسیاری از قبایل اطراف محسوب میگشت. در نخستین زندگینامه نگاشته شده به قلم ابن اسحاق از چهار جوان قریش به نامهای ورقة بن نوفل (پسرعموی خدیجه)، عبیدالله بن جحش (پسر عمه محمد)، عثمان بن الحویرث و زید بن عمرو بن نفیل، نام برده شده و نقل شدهاست که قبل از رسالت محمد به آیین حنیف، یا دین ابراهیم بودهاند.
قبیله قریش، قبیله بسیار مهم و حاکم در مکه بود که پردهداری و کلیدداری کعبه را بهعهده داشت. مکه و کعبه در آن زمان نیز مکانی مقدس در نزد اعراب بود. اگرچه جایگاه بتها و بت پرستانی بود که مسلمانان معتقدند یکتاپرستی و آیین حنیف ابراهیم را نادیده گرفته بودند، اما همه ساله یکتاپرستان (حنفا) و بت پرستان برای مراسم حج یا تقدیم قربانی، از دور و نزدیک به زیارت کعبه میآمدند.
محمد در مکه[]
محمد در مکه به دنیا آمد و پنجاه و دو سال اول زندگی اش را در آنجا گذراند. این مدت به دو دوره تقسیم میشود: قبل و بعد از اعلام پیامبری.
شجره نامه[]
هم پیش از پیدایش اسلام و هم پس از آن، شجرهنامهها برای اعراب از اهمیت بسیاری برخوردار بوده، بطوریکه افراد یا قبایل، اطلاعات مربوط به پدران و اجداد خود را بسیار بادقت حفظ و نگهداری میکردند و در طی دوره تمدن اسلامی دانش بخصوصی بنام علمالانساب (نسب شناسی) گسترش یافت که اهمیت فراوان تاریخی نیز دارد. شجرهنامهها در دوران پیش از اسلام نوشته نمیشدهاست و مورخان و خاورشناسان غربی آنها را بدلیل مکتوب نبودن جدی نمیگیرند.:
محمد پسر عبدالله پسر عبدالمطلب(که اسمش شیبه بود) پسر هاشم(که اسمش عمر بود) پسر عبدمناف(که اسمش مُغیرَة بود) پسر قصی (که اسمش زید بود) پسر کلاب پسر مرة پسر کعب پسر لُوَیِّ پسر غالب پسر فِهر پسر مالک پسر نضر پسر کنانة پسر خزیمة پسر مدرکة (که اسمش عامر بود) پسر الیاس پسر مضر پسر نزار پسر معد پسر عدنان پسر اُدَد (یا ادّ ) پسر مُقَوِّم پسر ناحور پسر تَیرَح پسر یَعرُب پسر یَشجُب پسر نابیت پسر اسماعیل پسر ابراهیم خلیل الرحمن (که دوست خدای مهربان بود) پسر تارح(که همان آزَر است) پسر ناحور پسر ساروغ پسر راعو (آرغو) پسر فالغ پسر عیبر (عابر) پسر شالخ پسر ارفَخشذ پسر سام پسر نوح پسر لَمک پسر مَتّوشَلَخ پسر اخنوخ(که بعضی میگویند ادریس پیامبر بوده ولی خدا بهتر میداند؛ او اولین کسی از فرزندان آدم بود که به او پیامبری و نوشتن توسط قلم اعطا شد) پسر یرد پسر مهلیل (مهلائیل) پسر قینان (قاین) پسر انوش (یَانِش) پسر شیث پسر آدم
|
هم مسلمانان و هم یهودیان اسماعیل را پدر تمامی اعراب میدانند.
- عام الفیل یا سال فیل
طبق روایات سنت اسلامی محمد در مکه و در سالی معروف به عام الفیل یا سال فیل که برابر با سال ۵۷۰ میلادی است به دنیا آمد. مورخین این تاریخ را حداقل تاریخ تقریبی تولد او بهشمار میآورند و برخی سال ۵۶۸ و یا ۵۶۹ را سالی میدانند که محمد به دنیا آمدهاست. مسلمانان معتقدند که در آن سال ابرهه پادشاه حبشه، که بنای کعبه را رقیبی برای بنای تازهساخت خود در صنعا میدانست، نیروی فراوانی را برای نابودی آن فرستاد. اما خداوند بنای مکه را توسط یک معجزه حفظ کرد.
هجرت و زمینههای آن[]
بیعت عقبه اول و عقبه دوم[]
در عربستان افراد زیادی به قصد تجارت و یا به جا آوردن حج در کعبه به مکه سفر میکردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بختش را برای یافتن خانهای جدید برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین مذاکره ناموفق، در صحبت با تعدادی از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت. بدین ترتیب در مدینه افرادی، تقریباً از تمامی قبایل، شروع به ایمان آوردن به اسلام کردند تا آنجا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه جهت حج و ملاقات محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت مخفیانه و در شب ملاقات کرده و با او پیمانی بستند که به «پیمان دوم عقبه»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.
در ÷یمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام بیعتش با فرستادگان از یثرب را مشروط به این کرد که از او حمایت کنند آنچنانکه از زنان و فرزندانشان. «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید میجنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت هفتاد و سه مرد و دو زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.
هجرت به مدینه[]
یک هیئت که شامل دوازده تن از بزرگان خاندانهای مهم مدینه بودند، از محمد دعوت نمودند تا به عنوان یک غریبه بیطرف، به داوری بین اهالی شهر مدینه بپردازد. ساکنان یثرب (اعراب و یهودیان)، تا قبل از سال ۶۲۰ میلادی حدود صد سال درگیر جنگهای داخلی بودند نمایندگان فرستاده شده از مدینه، از طرف خود و اهالی شهر یثرب متعهد شدند تا محمد را در جامعه خویش پذیرفته و از او در مقابل خطرات جانی، مانند خود، محافظت به عمل آورند. بدینسان در سال ۶۲۲ میلادی (برابر با سال سیزدهم پس از شروع دعوت خود) محمد به مدینه، که یک واحه زراعتی بزرگ بود، هجرت نمود و همراهان وی که با او از مکه به مدینه مهاجرت کردند به مهاجرین شهرت یافتند. قبیله بنیخزاعه روابط دوستانهای با محمد داشت در حالی که دشمنش قبیله بنیبکر با مکیان اتحاد داشت..
پاسخ مکه این بود که آنها فقط شرط آخر را میپذیرند. در سال ۶۳۰ میلادی با نیروی بسیار زیادی که گفته میشود ۱۰۰۰۰ نفر بودهاند به سمت مکه حرکت کرد و با حداقل کشته کنترل مکه را به دست گرفت. محمد بخشش عمومی برای تمامی رفتارهای گذشته و توهینها به اهل مکه داد، بجز ده زن و مرد که او را مسخره کرده و در شعرها و آواز هایشان به او متلک انداخته بودند. او بعضی از این افراد را نیز بعداً بخشید. اکثر اهل مکه مسلمان شدند و محمد متعاقباً بدون استثنا تمامی بتهای درون و اطراف کعبه را شکست.قرآن به فتح مکه در آیات ۱ تا ۳ سوره نصر اشاره میکند.
فتح عربستان[]
چندی پس از فتح مکه، محمد متوجه تهدید نظامی از سوی قبایل هوازن که در حال جمع آوری لشکری بزرگ بودند شد. هوازن دشمنان قدیمی قریش بودند. قبیله ثقیف که در شهر طائف زندگی میکردند نیز بدلیل نزول پرستیژ قریش، سیاستی ضدمکه ای اتخاذ کرده بودند. محمد هر دو این قبایل را در غزوہ حنین شکست داد.
در همان سال، محمد به سمت تبوک، در شمال عربستان، لشکر کشی کرد. دلیل این امر شکست قبلی او در جنگ مؤتة و همچنین گزارش هایی منبی بر برخورد دشمنانه با مسلمین بود. اگر چه درگیری ای در تبوک رخ نداد، ولی برخی از شیخ های قبایل آن ناحیه خود را تابع او کردند. یک سال پس از جنگ تبوک، قبیله ثقیف نمایندگانی به مدینه فرستادند تا خود را تسلیم محمد کرده و اسلام را بپذیرند. خیلی از بادیه نشینان نیز جهت امن بودن از حملات محمد و همچنین بهره بردن از غنایم جنگی به اسلام گرویدند. البته بادیه نشینان آدابی مغایر با آداب اسلام داشتند و میخواستند که استقلال، کد اخلاقی و سنن اجدادی خود را حفظ کنند. بنابراین محمد فقط از آنها طلب پیمان نظامی و سیاسی کرد که بر اساس آن بادیه نشینان حاکمیت مدینه را پذیرفته، به مسلمانان یا متحدان آنها حمله نمیکنند، و زکات، مالیات اسلامی، را پرداخت میکنند.
حجةالوداع[]
در پایان سال دهم پس از هجرت، محمد اولین حج کامل را به انجام رسانید و از این طریق تمام جزئیات مراسم حج را به پیروانش توضیح داد.وعلی را جانشین خود اعلام کرد.
پس از تکمیل حج محمد خطبه معروفی به نام خطبة الوداع را تحویل داد. در این خطبه، محمد به پیروانش سفارش کرد که از برخی از آداب قبل از اسلام (مانند اضافه کردن ماه های اضافی برای هماهنگ کردن تقویم شمسی و قمری) دوری بورزند. محمد بنا شدن امت جدید اسلامی را اعلان و تمامی نزاعهای خونی، و درگیری هایی که بر اساس سامانه های قبیله ای بنا شده بودند را منسوخ کرده، و درخواست کرد که پیمان های قدیمی برگردانده شود. محمد به بیان آسیب پذیری زنان در جامعه اش پرداخته و از پیروان مردش خواست که «با زنان خوب رفتار کنید چون آنها همانند بردگان ضعیفی در خانه های شما هستند. شما آنها را در سایه اطمینان خدا گرفتید، و رابطه جنسی خود را با آنها در سایه کلام خدا قانونی کردید، پس به خودتان بیایید و حرف های من را بشنوید...» او همچنین به آنها گفت که حق دارند زنان خود را تادیب کنند ولی این کار را باید با مهربانی انجام دهند. محمد به موضوع ارث اشاره کرده و ادعا های غلط در مورد اصالت یا ارتباط موکلی با شخص مرحوم را ممنوع کرد، و همچنین آنها را از واگذاری ثروت خود به یک شخص از طریق وصیت نامه نهی کرد. بخشهایی از سخنانی از محمد در حجةالوداع چنین است:
ای مردم، سخنم را بشنوید و در آن بیاندیشید. بدانید که هر مسلمانی برادر مسلمان است؛ و به راستی که مسلمانان برادراند، پس چیزی از اموال برادر حلال نمیشود مگر آنچه به طیب نفس به دیگری داده باشد. پس ستم به خویشتن نکنید.
سپس او علی بن ابی طالب را صدا زد و دست او را بالا گرفت وگفت (من کنت مولا فهذا علی مولا)هر کس من مولای اوبودم اکنون علی مولای اوست و بدین ترتیب علی را جانشین خود اعلام کرد. تفاسیرنزول آیه: «امروز من دین شما را کامل کردم، نعمت هایم را بر شما کامل کرده، و اسلام را برای شما به عنوان دین انتخاب کردم» (سوره ۵ آیه ۳) را به این واقعه(جانشینی علی) نسبت میدهند.
وفات[]
طبق سیره ابن هشام (تاریخنگاری سنتی) محمد چند ماه پس از حجةالوداع مریض شد و چند روزی از سردرد و ضعف رنج برد. در روزهایی که محمد سخت بیمار بود و نمیتوانست از خانه بیرون رود، ابوبکر با مسلمانان نماز میخواند. تاریخ مرگ محمد را روز دوشنبه بیست و هشتم صفر برابر با هشتم ماه ژوئن سال ۶۳۲ میلادی دانستهاند. طبق تاریخ نگاری سنتی اسلامی (سیره ابن هشام) پس از مرگ محمد ابوبکر وارد مسجد شده ابتدا آیهای از قران را با این مضمون خواند: «محمد نیست مگر فرستادهای که پیش از او فرستادگان آمده و رفتند؛ پس آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود به سوی گذشتگانتان بازگشت خواهید کرد؟ و هر کس بازگردد به خدا آسیبی نمیزند و خدا سپاسگزاران را پاداش میدهد.» سپس گفت: «ای مردم، هر کس محمد را میپرستید، پس همانا محمد مردهاست و هر کس خدای محمد را میپرستید، بداند که او زندهایست که هرگز نمیمیرد.»
پسایند[]
محمد قبایل مختلف عرب را با ایجاد امت اسلامی در سال های آخر عمرش متحد ساخت. با مرگ او، اختلافات راجع به جانشینی او در گرفت. این درحالی بود که او علی راجانشین خد اعلام کرده بود اما با این حال عمر بن خطاب، یکی از صحابه مهم محمد، ابوبکر که دوست و یار محمد بود را به عنوان جانشین او نامزد کرد. بقیه حمایت خود را افزودند و ابوبکر به عنوان اولین خلیفه مسلمین انتخاب شد. برخی از صحابه محمد با این انتخاب به مخالفت برخاستند. دلیل آنها این بود که محمد علی را در غدیرخم به عنوان جانشین خود انتخاب کرده است.
فوری ترین کار ابوبکر رسیدگی به شورش های قبایل عرب در جنگهایی که مورخین مسلمان بعدی نام جنگهای ارتداد (حروب الردة) بر آن نهادند، بود. کار فوری دیگر لشگرکشی به سمت امپراتوری روم شرقی، بیزانتین، بدلیل شکست پیشین مسلمانان بود. خاور میانه در دوران قبل از اسلام تحت حکمرانی امپراتوری روم شرقی و امپراتوری ساسانی بود. جنگهای ایران و روم، ساکنان این ناحیه را تحت فشار بسیار زیادی قرار داده بود و این باعث شده بود که هر دو امپراتوری محبوبیتی در بین ساکنان این نواحی نداشته باشند. به علاوه، اکثر کلیساهایی که در نواحی ای که بعد ها توسط مسلمین فتح خواهند شد، بودند مانند نسطوریها، یعقوبیان و قبطیها از طرف حکومت مرکزی روم شرقی مرتد بحساب آمده و تحت فشار بودند. تنها در مدت زمان ده سال، مسلمانان آسیای غربی، ایران، سوریه و مصر را فتح کردند.
زنان و فرزندان محمد[]
زندگی محمد معمولاً به دو دوره تقسیم میشود: قبل از هجرت در مکه، و پس از هجرت. گفته میشود محمد سیزده زن یا کنیز داشتهاست (نسبت به وضعیت برخی به عنوان زن یا کنیز توافق وجود ندارد). همه ازدواجها بجز دو تا از آنها بعد از هجرت به مدینه انجام شد. در سن ۲۵ سالگی محمد با خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبدالعزی ازدواج کرد. این ازدواج، زندگی مشترک موفق و خوش و خرمی را به ارمغان آورد که ۲۵ سال دوام یافت. محمد از طرق مختلف بر خدیجه تکیه میکرد و تا زمانی که او زنده بود، همسر دیگری اختیار نکرد. پس از مرگ خدیجه، خوله بنت حکیم به محمد پیشنهاد داد که یا با سودة بنت زمعة (یک بیوه مسلمان) و یا با عایشه، دختر جوان ابوبکر (که قبلاً نامزد کرده بود) ازدواج کند. گفته شده که محمد درخواست ازدواج با هر دو را کردهاست. بعدها محمد زنان دیگری اختیار نمود که در هنگام مرگش نه نفر از آنان هنوز در قید حیات بودند. از نظر مسلمانان هیچ مرد مسلمانی حق ندارد در یک زمان بیش از ۴ همسر دائمی داشته باشد و تنها پیامبر خود را ازین قاعده مستثنی میدانند. یکی از اشکالهای عمده تاریخی که در غرب به پیامبر اسلام گرفته میشد تعدد زوجات او بودهاست که آن را ناشی از شهوت پرستی میدانستند. البته این از یک پیامبر الهی به دور می باشد به گفته فضل الرحمن، استاد متوفی دانشگاه شیکاگو، البته اخیراً دیدگاه دانشمندان غربی نسبت به این موضوع به طرز عمدهای عوض شده است؛ در فرهنگ عربستان زمان محمد، ازدواج فقط یک تصمیم شخصی برای اهداف شخصی نبوده بلکه عموماً وابسته به نیازهای درون قبیلهای یا بین قبیلهای جهت تشکیل متحدین بود. مسلمانان با نگرشی تاریخی و عقلانی ، تمام ازدواجهای او را در آن فضای تاریخی ارزیابی و توجیه میکنند به عقیده جان اسپوزیتو استاد دانشگاه جرج تاون، ازدواج مجدد برای بیوهها در فرهنگ عرب که بر روی باکره بودن دختر تاکید میکرد مشکل بود. به گفته محقق برنارد لوئیس، دو روایت سیاسی مهم در اسلام موجود است: در اولی به محمد به عنوان زمامدار در مدینه نگاه شده، و در دیگری به او به عنوان یک شورشگر در مکه. لوئیس اسلام را نوعی انقلاب میداند که جوامعی که به آنها وارد شد را به مقدار زیادی تغییر داد.
مورخین عموماً توافق نظر دارند که اصلاحات اجتماعی اسلام جامعه عرب موجود را در حوزههایی همچون امنیت اجتماعی، ساختار خانواده، بردهداری، حقوق زنان، کودکان و اقلیتهای قومی را بهبود بخشید. به عنوان مثال، به گفته لویس، اسلام «از همان ابتدا اختلافات طبقاتی و مزیتهای طبقه اشرافی را رد کرد و روشی را برگزید که در آن ورود به شغلهای مختلف برای افراد مستعد باز بود.» سنت همچنین نقش عمدهای در ایجاد و توسعه علوم اسلامی و تأثیر بسزایی در شریعت اسلامی خصوصاً از انتهای قرن اول اسلامی به بعد داشته است. مسلمانان اهل تصوف که بدنبال معنی درونی قرآن و ذات درونی محمد بودهاند، به او نه فقط به عنوان پیامبر اسلام، بلکه به عنوان قدیس کامل نگریسته اند.
دیدگاه های سنتی[]
محمد در فرهنگ اسلامی[]
محمد در کتاب مقدس[]
مسلمانان مدعی ذکر نام و مشخصات محمد پیامبر اسلام در کتب پیش از خود هستند و برخی از آنها از این قرار است:
- اشاره به فارقلیط در انجیل یوحنا (یوحنا ۱۶:۱۴ و ۲۶:۱۵ و ۷:۱۶) که آن را به معنای ستوده یا گزیده که همان محمد یا احمد است تعبیر میکنند.
- ظهور درخشندگی خداوند و ظهور قدوس در تثنیه ۲:۳۳ و حیقوق ۳:۳ از صحرای فاران که هاجر و اسماعیل (نیای محمد) طبق پیدایش ۲۱:۲ به آنجا رفته بودند.
- پیامبری که در تثنیه ۱۵:۱۸ و ۱۸ از آن نام برده شدهاست که خدا سخنان خود را در دهان او میگذارد و باید از برادران بنی اسرائیل یعنی اسماعیل باشد.
- بنده دستگیر شدهای که اشعیا در اشعیا ۱۱، ۲۸ و ۴۲ از آن یاد میکند، قیدار فرزند اسماعیل و نیای محمد است.
- آن شخص الاهی قدرتمند که عدل و حق را با جهاد و شمشیر پایه گذاری میکند (مزمور ۴۵، ۷۲ و ۱۴۹).
- آن پسر انسان و ستاره صبح و صاحبخانه که در میان فتنهها با عصا از شرق طالع شود(متی ۴۲ و مرقس ۱۳ و لوقا ۱۲ و مکاشفه یوحنا ۲).
- و موارد دیگری که مسلمانان مدعی تغییراتی در کتاب مقدس هستند و مدعی هستند اصل آن را از برخی کتب قدیمی یافتهاند.
مطالبی از این دست در «انیس الاعلام» تالیف «فخرالاسلام»، کتب عالم شیعه، «شیخ جواد بلاغی» و کتاب «اظهار الحق» تالیف «شیخ رحمت الله هندی» و «رد الیهود» تالیف «میرزا محمدرضا جدید الاسلام»(عالم یهود که مسلمان شد) آمدهاست.
محققان اسلامی سبب هجرت اقوامی از یهود را به سرزمین حجاز و سکونت در دهکدهٔ گمنام و بی نشان یثرب (مدینه کنونی) و سبقت مشرکین آن سرزمین را به اسلام، همین پیش بینیها و پیشگوئیها میدانند و آیه ۸۹ سوره بقره را درباره امید و انتظار اولیه و سپس کفر اهل کتاب به محمد و دین جدید وی دانستهاند. لذا یک دشمنی بین یهودیان و محمد پدید آمد و جنگهایی نیز میان آنان و طرفداران کیش محمد رخ داد.
محمد در فرهنگ غرب[]
در قرون وسطا، قشر عالم مسیحی آگاه به زبان لاتین از جزئیات زندگی نامه محمد تا حد خوبی آگاه بودند. این گروه این اطلاعات را به گونه ای تفسیر میکردند که محمد را شارلاتان جاه طلب و قدرت دوستی به تصویر میکشید که شرقیین را تحت عنوان مذهب تحت تسلیم خودش در آورده بود. کتبی که برای عامه مردم نوشته میشدند بازتاب کننده همینقدر اطلاعات در دسترس علمای مسیحی، نیز نبوده، و محمد را به شکل یک بت یا یکی از معبود های بت پرستان به تصویر میکشیدند. گروهی دیگر نام او را از محمد به محوند (که به معنی «شیطان تجسم پیدا کرده» است) تغییر داده بودند. به گفته برنارد لوئیس، «تکامل مفهوم محوند از اینجا شروع شد که محمد را نوعی دیو یا خدای باطل در نظر میگرفتند که به همراه اپولیون (به معنای نابود کننده) و ترمگانت در یک تثلیث نامقدس پرستیده میشد.» اثر دیگری در قرون وسطی به نام Liver dou Tresor محمد را راهب و کشیش مسیحی سابقی معرفی میکند. دانته در کمدی الهی اش (Canto XXVII) محمد و علی را در جهنم در میان آنان که در دین اختلاف و شعبه افکنی میکنند قرار داده، و آنها را در حال دریده شدن مکرر توسط شیاطین به تصویر کشید.[۱]
پس از اصلاحات پروتستانی تصور غرب از محمد به عنوان بت یا خدایی که توسط مسلمانان پرستیده میشود تغییر کرده، و در نگاه عمومی آنان به شخص متقلب، مکار و خودخواهی تبدیل شد. Guillaume Postel در نظر مونتگمری وات صداقت کامل البته لزوماً درستی را ایجاب نمیکند: محمد ممکن است آنچه در ضمیر ناخودآگاهش بوده را با وحی الهی اشتباه گرفته باشد. اگر چه تصویر محمد در مقایسه با گذشته بسیار مثبت تر شده، ولی اعتقادات تبعیض آمیزانه قدیمی در بین عامه مردم باقی مانده اند.
به باور مونتگمری وات ديدن محمد بعنوان متقلبی خودپرست، درک ظهور و توسعه اسلام را ناممکن میسازد. بگفته آلفرد ولش دلیل تأثیر زیاد محمد و موفقیت او اعتقاد خدشه ناپذیر او به مأموریتش بود.
مسائل امروزین[]
مسلمانان دنیا، همواره در گفتار و نوشتار با القاب و احترام فوقالعاده از محمد یاد کرده و با نمایان شدن هرگونه تصویر مشخصی از چهره محمد مخالفت مینمایند تا مبادا آن موجب توهین و بیاحترامی گردد. این درحالی است که موج جدیدی از اعتراضات عمومی مسلمانان و واکنشهای رسمی دولتهای اسلامی ، با چاپ کاریکارتورهایی از محمد در غرب آغاز گردید. خاورشناس آرتور جفری طی مقالهای به این نکته اشاره میکند که متداولترین رنجشی که مسیحیان -بیشتر نابخردانه- در دل مسلمانان نشاندهاند از آن ناشی میشود که آنان از درک حرمت بسیار والایی که مسلمانان برای پیامبر خود قائلند، مطلقا ناتوانند .
آنه ماری شیمل همچنین در مقدمه کتاب خود دلیل حذف تصاویر نسخه انگلیسی نسبت به نسخه آلمانی کتاب خود را چنین شرح میدهد: با آنکه آن تصاویر مربوط به آثار دوره میانه اسلام است، اما نمایاندن شمایل پیمبر خاطر مسلمانان روزگار ما را رنجه مینماید، مگر آنکه به توصیف لفظی باشد.
جستارهای وابسته[]
- صحابه
- خاتم الانبیا
پانویس[]
- ↑ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نامEoI-Muhammad
وارد نشدهاست
منبع شناسی[]
- بخشی از این مقاله از مقالهٔ متناظر در ویکیپدیای انگلیسی ترجمه شدهاست. در آن مقاله از منابع زیر یاد شدهاست:
- (چاپ جدید ۱۹۷۴)
همچنین در نگارش این مقاله از مقاله محمد در دانشنامه بریتانیکا و نیز ترجمه آن بسیار استفاده شدهاست.
- تاریخ تحلیلی اسلام ، سید جعفر شهیدی ، مرکز نشر دانشگاه تهران ،چاپ بیست و پنجم، ۱۳۷۹
- تاریخ سیاسی اسلام ، رسول جعفریان ، انتشارات دلیل ،چاپ ششم ،سال ۱۳۸۶
- السیرة النبویه اثر ابن اسحق (م۱۵۱ق - ۷۶۸م) این کتاب توسط ابن هشام(م۲۱۳ق) دوباره تدوین و مطالبی به آن افزوده شد. اکنون این کتاب به سیره ابنهشام مشهور است.
- السیرة النبویه اثر ابن کثیر
- تاریخ طبری
- تاریخ ثعالبی
- کتاب المغازی از واقدی (۱۳۰-۲۰۷ق) وضعیت جامعه مسلمانان را در سالهای آغازین مشخص میکند.
- الطبقات الکبیر اثر «ابن سعد» (م۲۳۰ق)
- مناقب آل ابیطالب اثر ابن شهرآشوب
- الکامل فی التاریخ اثر ابن اثیر
- صحیح بخاری
- معجم البلدان حموی
- And Muhammad Is His Messenger (محمد، فرستاده اوست) نوشته: آنه ماری شیمل(Annemarie Schimmel)
این کتاب با نام محمد رسول خدا با ترجمه:حسن لاهوتی در انتشارات علمی و فرهنگی چاپ گردیدهاست.
- فروغ ابدیت نوشته: جعفر سبحانی
پیوند به بیرون[]
wuu:穆罕默德 yi:מוחמד yo:Muhammed zh:穆罕默德 zh-min-nan:Mohammed zh-yue:模罕默德الگو:Wikireadr